پاپیتال

ساخت وبلاگ
این روزها خیلی سرم‌شلوغ شدهاز اون شلوغ شدنهایی که خواب و بیداری، خوردن و نخوردن با هم قاطی میشه و نمیدونم چی به چی هستسر وکله زدن با آدم‌هایی که این روزها ، هر روز و هر ساعت ، دارن بدتر از قبل میشنکار بی برنامه و بدون پیش بینیمتنفرم از این‌نوع کار کردناین روزها خیلی خسته شدمخیلی اعصابم به هم ریختخیلی سر و کله زدمخیلی سر پا بودمخیلی بد خوابیدمداشتم با خودم فکر میکردم، تو نبودی چی می شد؟آیلینم، اگه نبودی چی می شد؟میتونستم اعصابم‌رو کنترل کنم؟‌بعید میدونممیتونستم خستگی رو تحمل کنم؟ بعید میدونماسم تو، حس بودنت، حس اینکه من، قول دادم‌به خودم‌و خدای خودم‌که واست همه کار کنم ، شده انگیزهشده امیدشده آرامششده انرژیتو اوج‌خستگی، وقتی حتی چند ثانیه ، بهت فکر میکنمبه دیدنت پشت قاب موبایلبه خنده ها و گریه هات تو صفحه ی گوشیبه صدای قشنگت که با بغض و هزار امید و آرزو بهم‌میگی :حمیدبه دیدنت وقتی میپری بغلمبه لمس دستات و نوازش موهاتیهو انگاری همه چی تمام میشهسبک میشمپر در میارمآرام میشم و خستگی و دلواپسی و نگرانی از جونم و رگ های بدنم در میرهنمیدونم چطور ازت تشکر کنم چطور بهت بگم دوستت دارمچطور بهت بگم آرام جانم‌شدیتو زندگیمچیزهای زیادی رو دوست داشتمکه هیچ کدوم از اونهابه گرد پای دوست‌داشتن تو هم نمیرسنو حالا، این تو هستی که نظاره‌گر منینظاره کردنی که از جنس دوست‌داشتن توستای دم و بازدم منای تن و روح منمی‌دونی که بزرگ‌ترین علت بودنم و آرامشم هستی؟حتما می‌دونی جان دلم، حتماآیلینم، دوست که بماند، من «عشق» دارمتخوشایندترین حس منبمونی واسم الهی + نوشته شده در یکشنبه نهم بهمن ۱۴۰۱ ساعت 18:35 توسط حمید  |  پاپیتال...
ما را در سایت پاپیتال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1papital1392e بازدید : 88 تاريخ : يکشنبه 16 بهمن 1401 ساعت: 16:19

همیشه یک نفر هست
که بودنش، نفس کشیدنش
اصلا سکوتش هم عشقه
خنده هاش که دیگر جای خود داره ، غوغا میکنه
دلُ جان می‌برد ،آیلینم، تو همون یک نفری
عشق جانم
زیباترین اتفاق ، شیرین ترین احساس
دوستَت دارم بسیار

+ نوشته شده در جمعه چهاردهم بهمن ۱۴۰۱ ساعت 21:28 توسط حمید  | 

پاپیتال...
ما را در سایت پاپیتال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1papital1392e بازدید : 85 تاريخ : يکشنبه 16 بهمن 1401 ساعت: 16:19

پاپیتالم، گلبرگم، امروز ی متنی رو خوندم خیلی به دلم‌نشست، خواستم با تو شریک بشم‌تو خوندنشنوشته بود:اگه بچه داشتم، پسر یا دختر، ازش نمیپرسیدم "مشقهاتو نوشتی یا نه؟"میگفتم: "خوب عشق کردی؟"و اگه احیانا هنوز این کارو نکرده بود، فحش بارونش می کردم.بهش می گفتم: "پس منتظر چی هستی؟ منتظری همه ی دندونهات بریزه؟ ها؟ چی فکر کردی؟ فکر کردی عمر نوح داری؟ پس کی می خوای شروع کنی؟ کی؟ وقتی بازنشسته شدی؟ وقتی نصف عمرت هدر رفت؟ محض رضای خدا بجنب! برو جلو اگه دلت لرزید! منتظر نشو! امروز که داری زندگی میکنی. فردا شاید یه بمب یه راست بیفته رو کله ت ... وقت داره به سرعت میگذرهنکنه بی عشق، سقط شی! برو پی عشق!آدمهایی که توی زندگی، درباره ت قضاوت می کنن محرومن. مثل اونها نباش و زندگی کن! زندگی کن!حساب کتاب نکن حالا من‌بهت میگم عزیزه جانمدلم برای تو لرزید ، ولی با تو نلرزیده، چه بسا محکم و قرص شده، محکم تر از همیشهاونطور که با تو عشق رو شناختم، میخوام زندگی کنم زندگی کنمزندگی کنمبرای اینکه ، دوستت دارم + نوشته شده در شنبه پانزدهم بهمن ۱۴۰۱ ساعت 20:38 توسط حمید  |  پاپیتال...
ما را در سایت پاپیتال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1papital1392e بازدید : 140 تاريخ : يکشنبه 16 بهمن 1401 ساعت: 16:19

میدونی عزیزممیخوام ی چیزی بهت بگمعاشق باشیشب هم زیباسستاره هم زیباسآسمون رنگ دیگه ای دارهماه هم عاشقهشب رویایی میشهبرای عاشق بودن بهانه پیدا می شه و امشب من اندازه ی تمامِ دوستت دارم های لیلی، مجنونممجنون به لیلی بودنت + نوشته شده در سه شنبه بیستم دی ۱۴۰۱ ساعت 22:17 توسط حمید  |  پاپیتال...
ما را در سایت پاپیتال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1papital1392e بازدید : 88 تاريخ : دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت: 23:11

در امتداد بی کسی ام رو به آینهدیوانه امو هم عاشق از فاصله ها رنج می برمزخم می خورماما باز همدر انتظارنشسته امتا که روزیدستت را بگیرمتو در چشمان پر از اشکمتو در تشویش انتظارهای منچقدر زیبا شده ایچقدر زیبامیفهمیچقدر زیباو منچه مشتاقنچشیدهمعتاد حلاوت آغوشتنبوییدهمعتاد عطر موهایتچه زیباست دیوانگی و عاشقیچه درد آور استدیوانگی و عاشقی + نوشته شده در سه شنبه بیست و هفتم دی ۱۴۰۱ ساعت 13:27 توسط حمید  |  پاپیتال...
ما را در سایت پاپیتال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1papital1392e بازدید : 93 تاريخ : دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت: 23:11

فکر کن موی تو در باد، پریشان باشدجاده و منظره و نم نم باران باشدپا به پای منه دیوانه بیایی برویماختیار من و تو دست خیابان باشدشهر پر می‌شود از شاعر و دیوانه ، فقط فکر کن موی تو در باد پریشان باشدنیما شکرکردی + نوشته شده در یکشنبه دوم بهمن ۱۴۰۱ ساعت 20:57 توسط حمید  |  پاپیتال...
ما را در سایت پاپیتال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1papital1392e بازدید : 69 تاريخ : دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت: 23:11